Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-03@11:29:34 GMT

بارگذاری جدید معمای زاینده رود را پیچیده تر می کند؟

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۷۹۴۲۱

بارگذاری جدید معمای زاینده رود را پیچیده تر می کند؟

هر چند نیاز به آب شرب در استان‌های مختلف کشور چون اصفهان، خوزستان، چهار محال و بختیاری، یزد و… که درگیر تنش آبی هستند یک ضرورت جدی و مهم است اما برخی کارشناسان معتقدند بارگذاری های جدید بر حوضه آبریز زاینده‌ رود مسائل مربوط به طولانی‌ترین رود فلات مرکزی را پیچیده‌تر خواهد کرد.

به گزارش ایمنا، پروژه آبرسانی بن-بروجن با هدف تأمین آب شرب استان چهار محال و بختیاری در حال طی کردن مراحل نهایی برای بهره‌برداری است؛ به گفته استاندار چهار محال و بختیاری این طرح به منظور تأمین آب آشامیدنی اهالی ۱۱ شهر و ۱۳ روستای چهارمحال و بختیاری با جمعیتی بالغ بر ۴۶۰ هزار نفر اجرا شده است؛ علیرغم مخالفت‌ها با برداشت آب از زاینده رود برای تأمین منابع مورد نیاز این پروژه، قرار است پروزه بن- بروجن در سفر این هفته رئیس جمهور به استان چهار محال و بختیاری به بهره‌برداری برسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در همین ارتباط، حسین محمدرضایی، عضو هیأت مدیره اتاق اصناف کشاورزی اصفهان، اظهار کرد: طبق بند دوم و سوم دهمین جلسه شورای عالی آب یا همان مصوبه معروف ۹ ماده‌ای و بند سوم مصوبات بیست و چهارم جلسه شورای عالی آب و بندهای "ب و د" مصوبه ۵۱۰ جلسه شورای امنیت کشور ممنوعیت برداشت جدید از رودخانه زاینده رود را تا تعیین تکلیف حقابه داران مصوب و ثبت کرده است. اما با توجه به اینکه حدود ۷۵ درصد آب رودخانه زاینده رود حقابه کشاورزان و محیط زیست است اما در دولت کنونی طرح بن بروجن قرار است رسماً افتتاح شود که خلاف تمام مصوبات قانونی است. طبق مصوبات و قوانین فوق هرگونه تخصیص بین حوضه‌ای ممنوع است، پس چگونه در شرایطی که رودخانه زاینده رود ده ماه از سال خشک است این مصوبه قانونی نادیده گرفته شده و قرار است رئیس جمهور پروژه بن بروجن را افتتاح کند؟

وی در مورد عدم بارگذاری جدید بر منابع آب حوضه زاینده رود افزود: طبق بند ۳ مصوبات بیست و چهارم جلسه شورای عالی آب باید طرح‌هایی که هنوز شروع نشده‌اند و مجوز ندارند متوقف شده و آنهایی که در حال اجرا و دارای مجوز و تخصیص آب هستند ولی حسب نظر وزارت نیرو امکان تأمین آب برای آنها وجود ندارد، متوقف شده و خسارت سرمایه‌گذاری انجام شده نیز پرداخته شود.

وی با بیان اینکه پرداخت حقابه کشاورزان و محیط زیست و اجرای تعهدات وزارت نیرو در جبران آب‌های انتقال داده شده از زاینده رود به بیرون از حوضه می‌تواند از کویر شدن اصفهان و انتشار ریزگردهای آغشته به فلزات سنگین در اثر خشکی کامل تالاب گاوخونی جلوگیری کند و از پیشروی فرونشست که امروز به تخریب تمدن ایرانی اسلامی اصفهان که هر روز شاهد گسترش آن هستیم انجامیده است، افزود: طبق نظریه کارشناسان شاخص بحرانی فرونشست زمین در کشورهای پیشرفته ۴ میلی متر در سال است این درحالی است که اکنون میزان فرونشست در اصفهان به ۱۸۰ میلی متر رسیده یعنی ۴۵ برابر کشورهای پیشرفته و هنوز وضعیت فرونشست در اصفهان را بحرانی نمی‌دانند.

محمدرضایی ادامه داد: اصفهان دچار زلزله خاموش شده است و هر روز شاهد ترک‌های جدید در آثار تاریخی اصفهان هستیم ولی متأسفانه مسئولان موقعی متوجه این فاجعه می‌شوند که کار از کار گذشته است و باید جاماندگان از این زلزله را به استان‌های دیگر کوچ دهند.

وی افزود: آلودگی هوا در اصفهان مدارس را به تعطیلی پیاپی کشانده است. در روز گذشته شاخص آلودگی هوا در ایستگاه ازن سنجی فلکه احمدآباد ۲۴۹ بوده است این آمار در روزهای سرد و وارونگی هوا افزایش می‌یابد و این در صورتی است که شاخص هوای پاک از ۰ – ۵۰ است. این ترک فعل‌ها و اقدامات غیر قانونی و غیر کارشناسی در حالی اتفاق افتاده که در دیدار مردم اصفهان با مقام معظم رهبری که آبان ماه سال ۱۴۰۱ صورت گرفت شاهد تاکید بر مسئله زاینده رود و در دستور کار بودن ۵ تا ۶ اقدام برای حل مشکل آب بود که فرمودند: "مسئله‌ی آب اصفهان مسئله‌ی مهمّی است. بنده هم دنبال این قضیّه بوده‌ام. دوستان متعدّدی نامه نوشتند، ما هم ارجاع کردیم، دنبال‌گیری کردیم. اخیراً هم من دنبال گیری کردم "متأسفانه با توجه به سفارشات مقام معظم رهبری وزیر نیرو و ریاست جمهور با توجه به قول‌های داده شده در مورد جایگزینی آب‌های برده شده از زاینده رود و احیای آن بی اهمیت هستند و جالب اینکه باز به دنبال افتتاح پروژه‌های برداشت جدید از زاینده رود هستند.

در پایان محمدرضایی ادامه داد: به سرانجام رساندن پروژه‌های قبلی از جمله تونل سوم کوهرنگ، تونل و سد بهشت آباد، انتقال آب از رودخانه خرسان جهت تأمین آب اصفهان، بدهی کشور، دولت و وزارت نیرو به استان اصفهان است.

طبق نظامنامه تخصیص آب معاونت امور آب و آبفای وزارت نیرو مصوب تیرماه ۱۳۸۷ برای تخصیص آب از منابع آب سطحی رودخانه باید با توجه به آورد درازمدت، مصرف فعلی و نیازهای آتی هر رودخانه و با توجه به میزان اثرگذاری برداشت آب بر حقابه ها و طرح‌های توسعه منابع آب پایین دست میزان اب قابل تخصیص از منابع آب مازاد رودخانه تعیین می‌گردد. همچنین در این نظامنامه اولویت تخصیص منابع آب پس از شرب، به محیط زیست اختصاص یافته است و کلیه برداشت‌ها از حوضه‌های آبریز باید بر این اساس صورت بگیرد.

در همین ارتباط مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، گفت: هفته گذشته وزیر نیرو برای دفاع از لایحه برنامه هفتم توسعه به مجلس شورای اسلامی آمد و تقاضا کردیم جلسه فوری با ایشان داشته باشیم، در جلسه متوجه شدیم که وزارت نیرو عزم جدی برای افتتاح پروژه بن-بروجن به عنوان دستاورد این وزارتخانه دارد.

وی افزود: در مصوبات جلسه شورای هماهنگی، تخصیص ۲۳۷ میلیون مترمکعب آب از زاینده رود به چهارمحال و بختیاری با فرض بهره برداری از پروژه‌های انتقال آب کوهرنگ ۳، بهشت آباد و تجاوز مجموع منابع آب حوضه آبریز زاینده رود از ۱۸۰۰ میلیون مترمکعب در سال، پیش بینی شده است و بر اساس مصوبات همین جلسه در صورت تقلیل منابع آب حوضه زاینده رود، تخصیص بخش‌های مختلف نیز می‌بایست با کاهش منابع کاهش یابد. بر این اساس رقم ۲۳۷ میلیون مترمکعب تخصیص ثابت و مطلق استان چهارمحال و بختیاری نیست.

طغیانی ادامه داد: این در حالی است که رقم ۲۳۷ میلیون مترمکعب تخصیص مورد اشاره نیز قبلاً به طرح‌های توسعه کشاورزی آن استان به طور کامل، با برداشت از بالادست اختصاص یافته است. این موضوع طی لایحه دفاعیه که توسط وزارت نیرو در مرحله بدوی رسیدگی به رأی کمیسیون آب‌های زیرزمینی استان اصفهان ارائه شده به صراحت مورد اذعان قرار گرفته است. لذا هرگونه بهره برداری جدید از منابع حوضه مستلزم نقض مصوبات جلسه چهارم شورای هماهنگی مدیریت زاینده رود و جدول مصوب منابع و مصارف این حوضه آبریز است.

وی با اشاره به اینکه بهانه اجرای این طرح کسری ۵ مترمکعب در بخش شرب است، گفت: در پی شکایت فعالان محیط زیست و کشاورزان اصفهان، با موضوع توقف طرح بن-بروجن و ارجاع پرونده از سوی دیوان عدالت اداری و دیوان عالی کشور به کمیسیون آب‌های زیرزمینی اصفهان و رأی آن کمیسیون مبنی بر توقف پروژه بن-بروجن، استانداری چهارمحال و بختیاری و شرکت آب منطقه‌ای آن استان هرکدام در دو نوبت در دیوان عدالت اداری به این رأی اعتراض و درخواست تجدید نظر نمودند که در رسیدگی به این دادخواست‌ها رأی توقف پروژه تأیید و رأی قطعی دیوان ابلاغ گردید.

طغیانی با اشاره به نامه نگاری با نهادهای امنیتی کشور در خصوص تبعات افتتاح پروژه غیرقانونی بن-بروجن توسط رئیس جمهور، گفت: با توجه به بیلان منفی آب حوضه آبریز زاینده رود و سرانه آب تجدیدپذیر کمتر از ۱۰۰۰ مترمکعب در سال که به معنای ورشکستگی کامل آبی این حوضه و قرارگیری آن در محدوده تنش مطلق آبی است، و با توجه به اینکه سرانه آب تجدیدپذیر در حوضه کارون در وضعیت به مراتب بهتر و فراتر از حجم معیار ۱۷۰۰ مترمکعب در سال و خارج از محدوده تنش آبی است، آبگیر طرح آبرسانی بن-بروجن می‌بایست در حوضه کارون در استان چهارمحال و بختیاری بازتعریف شود.

وی افزود: مناسب‌ترین منبع جایگزین حوضه سبزکوه در استان مجاور است. در لایحه بودجه ۱۴۰۱ طرح انتقال آب از سبزکوه به چغاخور ردیف بودجه دریافت کرده و حجم انتقال آب در این طرح ۱۱۲ میلیون مترمکعب پیش بینی شده است. در حال حاضر این حجم انتقالی آب، به کشاورزی حوضه مقصد تخصیص یافته است در حالی که اولویت تخصیص به طور قانونی با مصارف شرب است.

هر چند نیاز به آب شرب در استان‌های مختلف کشور چون اصفهان، خوزستان، چهار محال و بختیاری، یزد و… که درگیر تنش آبی هستند یک ضرورت جدی و مهم است اما برخی کارشناسان معتقدند بهره برداری از پروژه بن بروجن مسائل مربوط به طولانی‌ترین رود فلات مرکزی را پیچیده‌تر خواهد کرد. طرحی که می‌تواند با توجه به ظرفیت انتقال آب طرح سبزکوه-چغاخور امکان کلیه نیازهای شهرها، روستاها و نواحی صنعتی هدف را از محل انتقال آب سبزکوه را فراهم کند و با توجه به عامل اختلاف ارتفاع، می‌توان با انتقال ثقلی آب از سبزکوه به چغاخور و از چغاخور به سوی بروجن و از آنجا تا شهرکرد آبرسانی به شهرها و روستاهای مسیر را تأمین نماید.

گزارش از عاطفه علیان

کد خبر 703832

منبع: ایمنا

کلیدواژه: طرح بن بروجن طرح انتقال آب بن بروجن پروژه بن بروجن بن بروجن شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق چهار محال و بختیاری چهارمحال و بختیاری میلیون مترمکعب پروژه بن بروجن زاینده رود زاینده رود بهره برداری جلسه شورای حوضه آبریز استان چهار وزارت نیرو انتقال آب محیط زیست تأمین آب منابع آب آب حوضه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۹۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده

فروزان آصف نخعی: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی موسسه رحمان، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. تغییر ماهیت جامعه مدنی، و برآمدن نیروهای جدید در فضای جامعه ایران، تغییر از نگاه هگلی به نگاه لوفوری برای تبیین جایگاه زندگی روزمره، ایجاد زبان جدید و گسترده توسط نسل های جدید به جای زبان قدیم که در انحصار دانشگاهیان بود، در سخنان کاشی از برجستگی ویژه ای برخوردار بود. پس از انتشار این سخنرانی در خبرگزاری خبرآنلاین، با توجه به حساسیت بحث، بازخوردهایی داشت. از این رو تلاش کردیم در گفت و گو با صاحبنظران ، تحلیل ها و اطلاعات بیشتر در اختیار مخاطبان قرار بدهیم. دکتر نعمت الله فاضلی استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به حساسیت موضوع در گفت و گویی کوتاه، با تایید و نقد سخنان دکتر کاشی، دیدگاه های خود را در این زمینه مطرح کرد. این گفت وگو از نظرتان می گذرد: تایید و تصحیح برخی سخنان دکتر کاشی فاضلی با تاکید بر این که با «تحلیل آقای دکتر کاشی موافق» است که «ایران امروز به یک رویکرد زندگی‌گرا رسیده» و «همچنین ایرانیان به یک آغاز جدید نیز نیاز» دارند در باره نگاه کاشی به نگاه هگلی به جامعه مدنی گفت: «تصور نمی کنم جامعه مدنی در ایران حتی به معنای هگلی اش به طور کامل مضمحل شده باشد. بلکه می توان گفت شکل های جدیدی دارد گسترش می یابد. ولی این را هم قبول دارم که نقش زندگی روزمره و کنش‌گری های روزمره و نقش عاملیت فردی، بسیار وسیع و گسترده شده است. ضمن این که قبول دارم آن رژیم‌های حقیقت مانند گفتمان های ناسیونالیستی، اسلام گرایی، یا چپ مارکسیستی یا هر شکل دیگری از کلان روایت ها به پایان راه خود رسیده اند. آن ها همچنین نمی توانند و قادر نیستند انسجام بخش به جامعه برای تحولات باشند. اما سازماندهی جمعی برای پیشرفت اجتماعی یک ضرورت تام است و نمی تواند از بین برود.» او با تاکید بر این که «جامعه مدنی آریستوکرات که در سخنان آقای دکتر کاشی بود، شاید تعبیر مناسب و درستی برای دوره مشروطه و دوره پهلوی اول باشد، اما در دوره پساانقلاب ۵۷ پس از مدتی طبقه آریستوکرات نداشتیم» گفت: « از این رو نمی توانم بگویم جامعه مدنی آریستوکرات بود، زیرا ما با دانشگاه توده مواجه شدیم. دانشگاهی که همگانی است و قشر تحصیلکرده، محدود به طبقات اعیان و اشراف نبود. به همین دلیل تحصیلکردگان، و دانشگاهیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، نویسندگان، خوانندگان، یک طبقه متوسط فراگیر فرهنگی را تشکیل داده بودند که هنوز هم همین است. البته دیدگاه دکتر کاشی را قبول دارم که جامعه مدنی آریستوکراتی که در دوره های مشروطه و پهلوی شکل گرفت، و حتی در اوایل انقلاب نیز تا حدودی بود، در حال حاضر دیگر برای ما معنا ندارد، و نمی تواند کارکردی در تحولات اجتماعی داشته باشد. ولی طبقه متوسط فراگیر فرهنگی، اتفاقا از طریق سبک زندگی و تجربه های زندگی روزمره اش، از طریق تجربه های بدنمند و جسمانی اش، و از طریق تجربه هایی که معطوف به امور بسیار ساده زندگی هست، دارد مقاومت می کند و به حاکمیت فشار می آورد، و نیروهای مسلط سیاسی را به چالش می کشد، که نمونه بارز آن زنان هستند.»
جمعیت، شرایط پیچیده و دلایل آن این استاد بازنشسته دانشگاه با اشاره به این که قبول دارد «در وضعیت بسیار پیچیده قرار داریم» گفت: « این تعبیر دکتر کاشی رو تایید می کنم که وضعیت کنونی نسبت به دوره مشروطه و دیگر دوره ها بسیار پیچیده‌تر و خطرناک‌تر است. زیرا در سال های ۱۳۰۰ و قبل از آن، جمعیت ایران حدود تا ۱۲ میلیون نفر بود. این جمعیت اکنون به حدود ۹۰ میلیون نفر افزایش یافته است. بنابراین جمعیت ایران ۹ برابر شده است. بنابراین جامعه ای با این حجم جمعیتی، و حضور تکثری از گرایش های سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، و اجتماعی، طبیعی است پیچیده و پیش بینی‌ناپذیرتر باشد. فراموش نکنیم به میزانی که جمعیت برای مثال از ۱۰ میلیون نفر به ۲۰ میلیون نفر افزایش می یابد، پیچیدگی جامعه نیز به صورت تصاعد هندسی ضریب دو نمی خورد، بلکه ضریب تا ۱۰ می خورد.» او افزود: « با موقعیت جدید، جامعه ایران دیگر جامعه عشایری و حتی روستایی نیست. بلکه بیش از ۷۵ درصد جمعیت جامعه ایرانی در کلانشهرها و شهرها زندگی می کنند. این ساختار شهری و کلانشهری، حیات ذهنی، روانی، عاطفی، اخلاقی، وسیاسی بسیار پیچیده و متفاوتی از حیات ذهنی و اجتماعی تمام دوره های گذشته ما به وجود آورده است.» فاضلی سپس به سطح سواد به عنوان عنصر دیگری از پیچیدگی جامعه ایران یاد کرد و گفت: «باید بگویم جامعه باسواد شده است. در دوره مشروطه تنها ۵ درصد جامعه باسواد بودند. امروزه حداقل ۸۰ درصد شهروندان جامعه ایرانی باسواد هستند؛ به عبارت دیگر جامعه خوانا و نویسا است. که این امر خود به تنهایی در جامعه ۹۰ میلیون نفری ایران، موتور بسیاری از تحولات و گرایش های بسیار پیچیده ای در جامعه شده و هست.» ناکامی های سه تجربه بزرگ این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه به سه تجربه مهم در تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و گفت: « سه تجربه انقلاب مشروطه، شکل گیری ملت دولت جدید و انقلاب ۱۳۵۷، ناکامی هایی داشته اند که تجارب شان بر روی هم انباشته شده اند. این تجربه ها، ذهنیت اجتماعی ایرانیان، و تصور جمعی از خود و تاریخ خودشان را بسیار بسیار پیچیده تر از هر زمانی دیگر کرده است.» او سپس گفت: «برخوردهایی هم که حکومت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ به عمل آورده، جامعه را عصبی‌تر، و پیچیده تر و خلاف آنچه از اعمال خشونت منظور بوده، ایجاد شده است. به همین دلیل من با این سخن آقای دکتر کاشی به طور کامل توافق دارم؛ جامعه ما از دوره مشروطه و دوره آغاز شکل گیری ملت دولت رضا شاه، بسیار وضعیت پیچیده تر و مسایل و بحران های آن، بسیار بسیار حادتر است.» فاضلی در ادامه به مسایل بسیار مهم جدید مانند «بحران محیط زیست به این معنا که آب، خاک، و هوای زمینی که در آن سکونت داریم، همه دچار تنش های بزرگ» است اشاره کرد و گفت: «زندگی و بقا دچار چالش جدی شده است. می خواهم تاکید کنم بحران محیط زیست در کنار ابرچالش‌های های دیگر نیاز به یک آغاز جدید را گوشزد می کند. راهبردهای گذشته، چه آن راهبردی که دولت اختیار کرده بود و چه راهبردی که مردم یا گروه های سیاسی داشتند، برای بقا یا بهبود جامعه دیگر کفایت نمی کنند تا جایی که راهبردهای مذکور حتی پایداری نسبی و موقت نیز ایجاد نمی کنند.» دشواری تحلیل آینده ایران به دلیل رخدادپذیری آن فاضلی نظرش را در باره تحلیل آینده این گونه بیان می کند: «این که آینده چه رخ خواهد داد، بسیار دشوار است، با اطمینان و قطعیت نمی توان از آن سخن گفت. زیرا جامعه امروز ایران رخدادپذیر شده است. منظورم از رخدادپذیر این است که مجموعه، تنش ها و تعارضاتی که در جامعه بین حاکمیت و مردم ، و گروه های گوناگون به وجود آمده، جامعه را مستعد تنش های خیلی بزرگ و ناگهانی بر اساس رخدادهای کوچک اما حساسیت‌برانگیز کرده که می تواند از این طریق تحولاتی را رقم بزند به نحوی که زمینه اجتماعی و سیاسی را تغییر بدهد. نظری بر تحولات ۱۳۸۸ به این سو نشان می دهد رخدادهای کوچک همواره زمینه ساز تغییرات بوده اند. هم بازی حکومت در عرصه سیاسی، و هم بازی بازیگران درون جامعه در مقابل آنان قواعد پیچیده تری پیدا کردند. این است که در جامعه رخدادپذیر ما نمی توانیم با تبیین علل و عوامل سیستمی یا تبیین علل و عوامل مادی عینی موجود، تصویر آینده را نشان بدهیم.» این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه با اشاره به این که «طیفی از حکومت، تنها راهبرد مبتنی بر خشونت و ابزارهای متناسب با آن را به کار گرفته» گفت: « حال باید دید که این ابزارها تا چه اندازه قادر بوده رخدادهایی را که شکل می گیرند، مدیریت بکند. زیرا در وضعیتی که در حال حاضر قرار دارد، در ظاهر جامعه ساکت است، ولی در ناآرامی های گذشته نیز چنین بوده است.» چرا تاکنون «آغاز» شکل نگرفته؟ فاضلی سپس نظریه ضرورت شکل گیری «آغاز نو» را مورد انتقاد قرارداد و گفت: «دیدگاهی که آقای دکتر کاشی ارائه کردند، این است که آغازی باید شکل بگیرد. منظور ایشان از شکل گیری آغاز این است که تمام آنچه حکومت در گذشته تا الآن برای مواجهه با ابرچالش ها داشته، کنار بگذارد، و طرحی نو دراندازد. پرسشی که ایشان پاسخ نمی دهد، این است که چرا تا حالا چنین آغازی شکل نگرفته است؟ چرا حاکمیت که مدت های طولانی است نسبت به وضعیت چالشی کشور آگاه شده ، طرحی نو در نینداخته است؟ پاسخ به این پرسش برعهده اندیشمندان علوم سیاسی است. ایشان در این باره پاسخی نداده اند. تنها به این اکتفا کرده اند که راه های گذشته را تجربه نکنیم و طرحی نو درانداخته شود.» او افزود: «تصور من این است تا زمانی که میان جامعه و حکومت توازن قوا برقرار نشود، احتمالا جناحی در حکومت مایل است کماکان از ابزار زور استفاده کند. مگر این که سیر تحولات جامعه به گونه ای پیش برود، که تولید قدرت مورد نظر جناح مذکور، برای حاکمیت به صرفه نباشد. در این صورت به طرحی نو خواهد اندیشید و آغازی را دنبال خواهد کرد.» شرایط شکل گیری آغاز؛ اشتباه کردم این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا جامعه به این توانایی می رسد که تولید قدرت بیش از حد برای نظام سیاسی مقرون به صرفه نباشد، و به اتخاذ آغازی تازه ناگزیر شود؟» می گوید: «تصور می کنم به این سادگی ها، چنین آغازی شکل نخواهد گرفت. در جنبش مهسا تصور می کردم که اگر حکومت به پایداری سیاسی نسبی برسد، آغاز و طرح نو خود را مطرح می کند، ولی اشتباه کردم.». فاضلی در ادامه افزود: «البته این ها به این شرط است که تحولات غیرمترقبه ای مثل جنگ در منطقه، فشارهای بین المللی خیلی وسیعتر از آنچه که تاکنون بوده است، یا تحولاتی در راس هرم نظام سیاسی، رخ ندهد. اگر چنین تحولاتی رخ ندهد و بخواهد تنها در یک روالی که تا کنون تجربه شده، یعنی درگیری میان حکومت و ناراضیان، معترضان، و به طور خلاصه مردم، فکر می کنم آن چیزی که تعیین کننده خواهد بود «برخورد» بعدی است که آیا بعد از آن، حکومت به این نتیجه می رسد که برای حفظ و پایداری خودش، باید تحولات بنیادینی را در گفتمان، سیاست ها، اقدامات، برنامه ها و اجراهای خودش، ایجاد بکند، یا نه؟ به غیر از مقاومت زندگی گرایی، فلج سازی بوروکراسی کشور فاضلی با تاکید بر این که « آقای دکتر کاشی به درستی اشاره کردند در جامعه نیروهای زندگی گرا، و سیاست زندگی، حاکم شده است» سپس گفت: « ایشان همچنین زندگی گرایی و سیاست زندگی را از ایدئولوژی های اسلام گرایی، ملی گرایی، و چپ گرایی و لیبرالیسم گرایی متمایز کرده و گفته اند که این زندگی گرایی شکل جدیدی از سیاست است که در جامعه ظاهر شده است. اما پرسش این است که زندگی گرایی اگر بخواهد به صورت آلترناتیو و یا بدیلی برای سیاست حاکم باشد، هنوز از تعریفی روشن برخوردار نیست و تنها در جایگاه مقاومت می‌تواند کارهایی را به پیش ببرد. ولی در وجه ایجابی ، نمی تواند سامان سیاسی جدیدی را ایجاد کند.» او افزود: « فراسیاست مردم، در مقابل سیاست حاکمیت، فقط زندگی گرایی نیست. مردم به عنوان نیروهایی که در بدنه بوروکراسی و سازمان های جامعه فعالیت می کنند، چون ناراضی و برخی حتی خشمگین هستند، عموما با اشکال پیچیده ای از کارشکنی ها، سستی ، بی توجهی ، عدم انجام وظایف کاری، کارشناسی، و اداری، در عمل ماشین بوروکراسی و اداری و سازمانی نظام حکمرانی را با چالش روبه رو کرده اند. این چالش بیشتر هم خواهد شد. به ویژه اگر در نظر بگیریم که نارضایتی های ناشی از شرایط اقتصادی زندگی، که تورم و مالیات ها به مردم تحمیل کرده، روز به روز مردم را بیشتر به این سمت و سو سوق می دهد که هرجایی که هستند، ماشین دولت را کندتر و کندتر بکنند.» این استاد سابق دانشگاه، با اشاره به این که «این ها، هزینه های تولید قدرت حکومت را بسیار بسیار سنگین می کند. از این رو فقط سیاست زندگی گرایی نیست که مقاومت را ایجاد کرده است، بلکه شکل های پیچیده ای از ناهمکاری، با هدف ها و برنامه های حکومت در نظام اداری هم شکل گرفته است.» افزود: « به هر اندازه که دولت به قطبی شدن جامعه دامن بزند، یعنی نیروهای حامی و طرفدار خودش را به طور نمادین متمایز بکند، و سیاست حامی پروری اش را گسترش بدهد، در عمل هم تنش های زندگی گرایی، و هم تنش های بوروکراتیکی که مردم ایجاد می کنند، کار را برای ایجاد ثبات سیاسی توسط حاکمیت دشوار و دشوارتر می کند. از این رو می خواهم بگویم تنها در صحنه خیابان ها نیست که شاهد تنش حاکمیت با مردم هستیم. زیر پوست سازمان ها هم تنش بزرگی، شکل گرفته است.» سناریوهای آینده فاضلی در ادامه در ارتباط به سناریوهای آینده تاکید کرد که تصور می کند «یکی از سه سناریو، ممکن است در آینده نزدیک، یعنی در دو سه سال آینده، ورق را برگرداند.» او سه سناریو را این گونه شرح داد: سناریوی اول: تغییر از طریق وقوع رخدادی در نیروهای سیاسی درون حاکمیت، و یا در حوزه رهبری .و ... سناریوی دوم: ایجاد ناآرامی ها، و یک درگیری دیگر . سنارویوی سوم: عدم توانمندی حاکمیت در تامین هزینه های حرکت های فرسایشی و کاهنده ای که میان سیاست زندگی مردم و کارشکنی های گسترده در سازمان ها وجود دارد. طبیعی است اگر سه مورد بالا با تنش های منطقه ای، تحریم های گسترده تر، یا بحران های زیست محیطی ناگهانی شدیدتر همراه بشود و تدبیری کارگشا برای مهار آن اندیشیده نشود، سرعت تغییرات افزایش می‌یابد.» بیشتر بخوانید: حال خراب سیاست های فرهنگی / قانون چیست، صدا و سیما و دولت چه می گویند، مردم چه می کنند؟/ بدون تفکیک نهادی سیاست فرهنگی نخواهیم داشت
زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است ۲۱۶۲۱۶ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901723

دیگر خبرها

  • معمای وام ازدواج ۱۴۰۳ چگونه حل می‌شود؟
  • از امروز به فکر تابستان دریاچه ارومیه باشیم
  • تخصیص اعتبار ۱۵۰ میلیارد تومانی برای بازسازی شبکه فاضلاب اصفهان
  • ناسا پس از نیم‌قرن نقشه آبی زمین را دوباره ترسیم کرد/ عکس
  • داستان پیچیده بازگشت گل‌محمدی؛ مجوز تا پایان فصل صادر نمی‌شود؟!
  • معمای اتوبان
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • داستان پیچیده بازگشت یحیی گل‌محمدی؛ مجوز تا پایان فصل صادر نمی‌شود؟!
  • آخرین مهلت بارگذاری آثار برای جشنواره قلم ۱۵ خردادماه
  • پروانه با الگوی منحصر به فرد را پیدا کنید (معمای تصویری)